پایان پریشانی

اینجا پایان پریشانی من است...

پایان پریشانی

اینجا پایان پریشانی من است...

اینجا دفتر خط خطی های ذهن منه!
باید بنویسم تا بتونم به افکارم نظم بدم...تا بتونم از این سردرگی ها در بیام...

آخرین مطالب

آی آدم...

سه شنبه, ۳۰ آبان ۱۳۹۶، ۱۰:۰۰ ب.ظ


بالاخره 

یه چیزی تو دنیا 

باید باشه که خوبت کنه

قرصی،

دارویی، 

آدمی،

آخ آدمی

آدمی...


اما کو آدم با معرفت، آدمی که حالت براش مهم باشه!

آدمی که در هر شرایطی، حتی شده با یه سلام بهت بفهمونه فراموشت نکرده...بفهمونه اگه نیست اگه خبری ازت نمی گیره...اگه با رفتارش وادار به سکوتت کرده، ولی هنوز براش مهمی...هنوز زبان غیرت هست و گاه گاهی یادت می کنه...هنوز یادشه یه نفر بود که تو حرفات دنبال نشانه بود...یه نفر که محرم اسرارش بودی و یه نفر که جز تو کسیو نداشت که راز دلشو بهش بگه...یه نفر که بهت اعتماد کرده بود...یه نفر که تو حرفات دنبال خدا می گشت...


آی آدم، تنهام گذاشتی...قبول کن بی معرفت...من ازت توقعی نداشتم...به احوال پرسیای گاه به گاهت قانع بودم...آی آدم حداقل دلم خوش بود یه نفر هست وقتی دلم اینقدر بی قراره، منو بفهمه...منو از این آرامش محروم کردی...حتما توجیه موجهی برا کارت داری...


از تو هم بریدم...خدا برام بسه...دیگه اگه باشی هم دردامو بهت نمیگم...


حرفام تو دلم می مونه چون کسی نیست که بفهمه...دیگه کسی نیست که دغدغه های منو بدونه...گفتن یه گوشه از دردام دردی ازم دوا نمی کنه...تو کل منو حفظ بودی!!...


خدایا حالا که اینقدر تنهام، کاری می کنم خودت بشی رفیقم...


خودمو می رسونم به جایی که فقط خودت بشی آرام جانم...


خودت، یادت، ذکرت...بدون واسطه...


من فقط عشق تورو می خوام و به کمتر راضی نیستم...


خدیا مرا دریاب...


موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۶/۰۸/۳۰
تبسم **

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی