پایان پریشانی

اینجا پایان پریشانی من است...

پایان پریشانی

اینجا پایان پریشانی من است...

اینجا دفتر خط خطی های ذهن منه!
باید بنویسم تا بتونم به افکارم نظم بدم...تا بتونم از این سردرگی ها در بیام...

آخرین مطالب

و عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکل ها...

يكشنبه, ۱۱ تیر ۱۳۹۶، ۱۲:۰۱ ب.ظ

همه خوب میفهمیم
عاشقی ادعای ساده ای نیست...! خیلی هامون لاف عاشقی می زنیم ولی در واقع عشق رو نشناختیم...
مدتها پیش حتی معنای عشق رو درک نمی کردم...عشق در یک نگاه  و درد هجران و تجربه عشق داغ و پرهیجان و آرزوی وصال و...حالا میفهمم انگار فانتزی  بودن برام...یه احساس خوشی زودگذر به همراه درد تقریبا موندگار وطولانی...
خب گذر زمان و پستی و بلندی زندگی و انتخاب هایی که باید برای زندگی می کردم، کمکم کرد به یه تعریفی از عشق برسم...
الان می تونم بگم عشق واقعی، صددرصد نیاز به شناخت داره! 
تا کسی رو نشناسی و بهش معرفت نداشته باشی نمی تونی ادعا کنی که عاشقشی...!
بایدراهو رفت وبه ته شناخت رسید تا از اونجا بشه بهت گفت عاشق. 

عشق واقعی نیاز به از خود گذشتگی داره...کسی که خودخواهه نمی تونه عاشق باشه...عاشق به آخرین کسی که فکر می کنه خودشه! 

راستی
آدمهای بدبین نمی تونن عاشقی کنن... عاشق هر رفتاری از معشوق می بینه، برداشت مثبت می کنه! عاشق به همه چیز خوشبینه و همیشه نیمه پر لیوان رو می بینه!  عاشق نمی تونه درباره معشوق فکر بد کنه! ...به قولی هر چه از دوست رسد نیکوست!!! 

عاشق از کنار مشکلات زندگی راحت می گذره! انگار هیچ مشکل لاینحلی وجود نداره...!

خلاصه که عشق و عاشقی خیلی قشنگه ولی تا زمانی که بی منت و توقع باشه! 
همین که عاشق از معشوق توقع عاشقی داشته باشه...بنظرم ریشه های عشق خشک میشه و کم کم تبدیل میشه به کینه و نفرت...!

کسی که واقعا عاشق شد، بعد از یه مدت می فهمه عشق بازی با معشوق زمینی راضیش نمی کنه! 
کم کم این عشق انگار دلزدش می کنه...اما سردش نمیکنه چون توی کوره عشق پخته شده...

عشق یعنی ناز و نیاز! یعنی تمام وجودمان برای موجودی باشه که در اوج زیبایی و بی نیازی است!
موجود زمینی، کسی که هرچقدر هم زیبایی های ظاهری و باطنی اش بیشتر از ما باشه، به هر حال باز محدود و فانی است، و ارزش نداره ما همه عشقمون رو خرجش کنیم...!
اینجاست که آدم عاشق، می گرده دنبال یه عشق واقعی!
 معشوقی که هیچ نیازی در اون متصور نیست! معشوقی که هیچ خطا و اشتباهی نداره! معشوقی که نهایت زیباییه! معشوقی که هر چقدر بهش عشق بورزی باز هم کمه...!
وقتی به عشق واقعی رسید، اون وقت عاشقی معنای تازه ای پیدا می کنه...!

وقتی به اون   عشق وصل شد، معشوق  رو میتونه دوست داشته باشه حتی اگر از راه دور ،حتی بایک دعای خیر،حتی بایه قطره اشک...
عشق می ورزه بی منت...عاشقی می کنه حتی اگه در مقابل هیچ مزدی نگیره که هیچ گاهی چیزی جز دلشکستگی عایدش نشه...!
عاشقی می کنه و لذت می بره چون مقصودش چیزه دیگه ایه...!

اما مرز بین عشق و نفرت خیلی باریکه، باریکتر از مو...!
گاهی برای اینکه عشقت تبدیل به نفرت نشه و از این مرز نگذری، باید جون بکنی...!!!
چون زندگی بدون عشق، معنی نداره!

باعشق زندگی کن
بی عشق مرده بهتر

اگر چه عشق مرا پیر کرده, باکی نیست
خوشا به حال کتابی که زود کهنه شود
سید سعید صاحب علم




تاریخ جمعه 5 خرداد 1396
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۶/۰۴/۱۱
تبسم **

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی